محل تبلیغات شما

Islamic management

مقاله حاضر  مدلی که سازگار با بستر فرهنگی کشورمان باشد را طراحی نموده است. این مدل دارای چهار مرحله زیر می باشد:
1. ویژگیهای فردی 2. مهارتهای شناختی 3. مهارتهای نگرشی عملکردی (بعد فردی) 4. مهارتهای نگرشی عملکردی (بعد اجتماعی)، مراحل سه گانه اول به مدیریت بر خویشتن» و مرحله چهارم به مدیریت بر دیگران» می پردازد.

مقدمه:از دوران قبل از انقلاب صنعتی، که علم مدیریت در قلمرو فلسفه قرار داشت و پس از آن نیز، ظهور مدیریت علمی توسط فردریک تیلور» تا دیدگاههای نوین مدیریت، از جمله رویکردهای اقتضائی و سیستمی بوده و هیچ یک از درجه بهره وری و پویایی لازم جهت حل مشکلات جوامع انسانی، بطور کامل برخوردار نبوده اند، علت این امر را می توان در بی توجهی این مکاتب به اهمیت اصول اخلاقی و معنویات در زندگی انسان دانست.
در این بحث ما در پی آنیم که به نقائص و مشکلات مدیریت ترجمه شده از غرب، که به صورت کاملاً ناکارآمد در بوروکراسی آشفته سیستمهای اداری و آموزشی ما اجرا می گردد، بپردازیم؛ سپس بر اساس جدیدترین یافته های علم مدیریت و راهکارهای ارزنده و مفیدی که منابع اسلامی به خصوص قرآن و نهج البلاغه در اختیار ما می گذارند، به چارچوبها و اصول جدیدی از علم مدیریت، که با زیرساختهای فرهنگی و ارزشهای اسلامی ایرانی ما همگام و سازگار است، دست یابیم. در پایان، سعی داریم تا با ارائه یک نوع مدل که حاصل سالها تلاش و پی گیری مستمر در زمینه هماهنگ نمودن اصول و تئوری های جهان شمول مدیریت با بستر فرهنگی مذهبی ویژه کشورمان است بحث را خاتمه بخشیم. امید است که با عنایت مسئولان ذی ربط، این مدل کاربردی در سیستمهای اداری و آموزشی؛ جهت تربیت مدیران کارآمد و اثربخش مورد استفاده قرار گیرد.

مدیریت اسلامی:

برای مدیریت تعاریف گوناگونی ارائه شده است و هر کس بر اساس ساختار و بافت ذهنی و فکری و همچنین بنیانهای اندیشه خویش، از مدیریت تعریف و توصیفی داشته و دارد. از تعاریف مدیریت، نمونه هایی در ذیل آورده شده است:
مدیریت: پیش بینی فعالیتها برای نیل به هدفهای سازمانی در آینده. هنری فایول»
مدیریت: همکاری دو یا چند نفر انسان، برای نیل به هدف معین و مشخص چستر بارنارد»
مدیریت: فراگردی که به وسیله آن فعالیتهای فردی و گروهی در جهت هدفهای گروهی هماهنگ می گردد. دانلی»
مدیریت: هنر انجام دادن کارها توسط دیگران ماری پارکر فالت»

حال با توجه به جملات فوق و با اندکی تأمل می توان مدیریت را چنین تعریف کرد؛
مدیریت هنری است که با علم تلفیق شده و منظور از آن نیز، اجرای صحیح و دقیق فرآیندهای برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، نظارت و ارزشیابی؛ همراه با تخصیص بهینه منابع انسانی، مالی، کالبدی، اطلاعاتی و زمانی، به منظور تحقق یک هدف مشخص است.»
مدیریت اسلامی از قرآن نشأت گرفته و منطبق با احکام الهی است، یعنی به مدیریت از بعد دیگری نگریسته می شود و احکام آن نیز، مبتنی برخواست این و آن نمی باشد، بلکه بر اساس بینش و اعتقادات مذهبی تدوین می یابد. در این دیدگاه انسان مخلوق و بنده خداوند متعال است. و در عبودیت، الله است که به حریت و آزادی رسیده و مسیر رشد و کمال را طی می نماید، لذا آنچه که مدنظر قرار می گیرد، ایجاد شرایط تعالی و تکامل وی در جهت سیر الی الله است.
مدیریت اسلامی، ریاست خودکامه نبوده و محلی برای استبداد واستثمار انسان و بهره کشی از او نمی باشد یعنی؛ شخصیت انسان در اثر روابط استعماری و فرهنگهای اسکتباری، سخیف نمی گردد و انسان نقش ابزار را ایفا نمی کند. فرد فدای سازمان نخواهد شد و سازمان نیز در خدمت فرد قرار نخواهد گرفت؛ عواطف و احساسات انسانها بازیچه قرار نمی گیرد، همچنین هدف انسانها در این دیدگاه مجهول نبوده و سردرگمی وجود ندارد.
مدیریت در اسلام، به معنای تحقق اهداف عالیه، در ابعاد فردی و اجتماعی است و مدیر، شخصی است مسلمان، مؤمن، مطلع و مطیع نظام ولایی اسلام و نیز مسئولیت اجرای احکام متعالیه مکتبی که مرجع آن فقه متعالی و حکومت اسلامی را، بر عهده دارد مدیریت در جامعه کنونی در شخص ولی فقیه مصداق می یابد ک به منظور تحقق اهداف متعالی دین مبین اسلام، به تفویض اختیارات در سطوح عالیه حکومتی پرداخته و اقدام به انتصاب مسئولین در رده های مختلف می نماید و از این طریق، مدیریت به واسطه ولی امر اعمال می گردد.
به این ترتیب، مدیریت کلاً متحول شده و محتوای دیگری می یابد و مفهوم خاصی پیدا می کند، در این نوع از دیدگاه، دیگر نمی توان علل پیدایش مدیریت را در طبیعت انسان و تحلیلهای ذهنی او جستجو نمود؛ اگر چه مباینتی نیز با آنها نخواهد داشت.

انطباق خیره کننده رهیافتهای نوین مدیریت در غرب با آموزه های دینی ما:

اکثریت قریب به اتفاق کتابهای مدیریتی که تاکنون به رشته تحریر در آمده است و نظریه پردازان علم مدیریت آشکارا و یا تلویحاً این طرز تفکر را انتقال می دهند که اگر فرد علاقمند به رشته مدیریت را تحت آموزش اصول و تئوری های مدیریتی قرار دهیم و سپس شرایط عملی و اجرایی این اصول و تئوری ها را در سازمان برای وی مهیا نماییم، او ااماً بایستی مدیری کارآمد گردد. این در حالیست که ما شاهد هستیم فارغ التحصیلان ممتاز دانشگاههای معتبر ایران و سایر نقاط جهان، حتی پس از قرار گرفتن در شرایط مطلوب سازمانی، ااماً مدیری اثربخش نخواهند بود.
یافته های جدید علم مدیریت در غرب و بطور کلی در سطح بین المللی، این نکته حیاتی و حائز اهمیت را به اثبات رسانیده اند که شخص مدیر، قبل از آموزش تئوری های مدیریت باید واجد برخی شرایط و ویژگیهای خاص باشد، تا قادر به درک و اجرای اصول علم مدیریت گردد و پس از اثبات وجود این شرایط ویژه در فرد، ابتدا باید اصولی را به وی آموخت، که وی را قادر به مدیریت بر خویشتن و بر وجود خود سازد.(2) و در نهایت سبکها و شیوه های مدیریت بر جمع(3) را به وی آموزش داد، که این نکته همان مسئله خودشناسی و خودسازی است که در مکتب الهی ما به عنوان مراحل اولیه شناخت خداوند، و از جمله شرایط اولیه الی الله المصیر» محسوب شده است، به عبارت دیگر همان نکات و اصولی که قرآن و مراجع دینی در سالیانی بسیار دور، بدون وجود هیچ گونه تحقیق و پژوهش و تنها به صورت شهودی و با استناد به دستورات الهی، به ما ارائه نموده اند، اینک بشر، با امکانات پیشرفته و به شکل تجربی به کشف و اثبات آن اصول می پردازد.
من نصب نفسه للناس اماماً فعلیه ان یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره» هر که خود را پیشوای مردم نمود، باید پیش از یاد دادن به دیگری نخست به تعلیم نفس خویش بپردازد»(4)
مدیریت از خود آغاز می شود و اگر بخواهیم این موضوع را نادیده بگیریم و تنها افراد تحت سرپرستی، و نیز چگونگی اداره آنها را مدنظر قرار دهیم، با مفهوم مدیریت اسلامی مغایرت دارد. زیرا مدیریت نوعی تکلیف است که متناسب با میزان تقوی و رشد هر شخصی در نظام ولائی اسلام، و تحت احکام ولی امر، بر عهده او گذاشته می شود و این درجه از رشد، تنها با تسلط و اشراف شخص بر تمامی فعالیتهای خویش محقق می گردد. از طرف دیگر، با نادیده انگاشتن مدیریت بر خویشتن به عنوان پیش نیاز مدیریت بر جمع و همچنین نداشتن ویژگیهای فردی خاص، همان مسیر نادرستی را که نظریه پردازان غرب، با دیدگاهی ماتریالیستی، سالهاست با آن دست به گریبان هستند و هنوز هم به یک شیوه ی جامع و بی عیب و نقص از مدیریت دست نیافته اند، ما نیز گرفتار خواهیم شد.
یک قسمت از مدیریت بر خویشتن، به تحصیل ویژگیها و ارزشهای معنوی خاص و چگونگی خودسازی و تهذیب نفس اختصاص دارد. البته مسئله خودسازی و جهاد اکبر، مبحثی است مستقل و گسترده و از اهم مبانی اخلاق اسلامی، و در واقع نوعی مدیریت است که انسان در ارتباط با خویش، از آن برخوردار می گردد. به عبارت دیگر؛ هر فردی به نوبه خود در واقع یک مدیر است زیرا ماهیت خلقت انسان چنین اقتضا می کند که در سیر تکاملی خود؛ یعنی در جهت لقاء معبودش، از معرفت و شناخت نسبت به تکالیف و اراده ای استوار بهره مند باشد، تا در دنیای مملو از جاذبه های متنوع که هر آن او را از مسیر حق منحرف می سازد، خود را حفظ نموده تا بدین طریق، تقوی پیشه نماید و به عروه الوثقی تمسک بجوید.

رهبر فقید جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی امام خمینی در این مورد می فرمایند:
کشور ما و ملت ما احتیاج به سازندگی دارد، سازندگیهای روحی مقدم بر همه سازندگیهاست، جهادسازندگی باید از خود افراد شروع بشود. خودشان را بسازند و با شیطان باطنی جهاد کنند، که این جهاد، منشاء جهادهایی است که بعد واقع شود. انسان تا خودش را نسازد و نمی تواند دیگران را بسازد و تا دیگران ساخته نشوند، کشور ساخته نمی شود.»(5)

مدل ساختی مدیریت از منظر انقلاب اسلامی

بررسی مدل ساختی مدیریت اسلامی

1. پیش فرضهای مدل ساختی مدیریت اسلامی:

الف) همان گونه که قبلاً اشاره گردید، پیش فرض اصلی ما در این مدل که بر اساس یافته های نوین علم مدیریت و تعلیمات دینی برخاسته از کتاب آسمانی قرآن است قابل اثبات می باشد، قبل از ارائه الگوهای مدیریت بر جمع بالینی مدیریت بر گروههای کوچک نظیر؛ خانواده و سپس مدیریت بر گروههای بزرگتر نظیر؛ سازمانها و مؤسسات تخصصی، لازم است که به مبحث مدیریت بر خویشتن پرداخته شود. در طراحی مدل، این نکته با اهمیت، مدنظر قرار گرفته و سه مستطیل اول، مجموعاً مراحل مدیریت بر خویشتن را نشان می دهد، که نسبت به مرحله مدیریت بر جمع و دیگران، از اهمیت بالاتری برخوردار بوده و به عنوان زیربنای سایرین محسوب می گردد. و در نهایت مستطیل چهارم، مرحله مدیریت بر جمع را ارائه می نماید.
ب) مستطیل اول که ویژگیهای فردی مدیر را بیان می دارد، در مجموع برگرفته از آیات قرآنی و احادیث و روایات اسلامی است که نه تنها برای مستطیل دوم، یعنی؛ مهارتهای شناختی مدیر در بعد فردی، پیش نیاز است؛ بلکه زیربنای اصلی تمامی مراحل مدیریت و نیز زیربنای سه مستطیل بعدی هم محسوب می گردد و فرد مدیر، در صورت احراز این ویژگیها و ارزشهای اخلاقی و معنوی، از تواناییهای لازم برخوردار خواهد بود، تا با آموزش تئوری ها و اصول جهان شمول مدیریت به مدیری کارآمد و اثربخش تبدیل گردد و در صورت عدم وجود این ویژگیها، فرد مدیر علی رغم تسلط بر کلیه مباحث و تئوری های مدیریت، راه به جایی نخواهد برد و در مدیریت اسلامی نیز، کاملاً ناکارآمد خواهد گردید.
ج) مراحل تغییر در فرد شامل: الف) تغییرات شناختی: آسانترین نوع تغییر، ایجاد تغییر در دانش و معرفت فرد است. ب) تغییرات نگرشی: نگرش از لحاظ اینکه، عاطفی مثبت یا منفی پیدا می کند ساختی متفاوت با ساخت دانش و معرفت دارد و آن هنگامی است که مطالب در ذهن فرد نهادینه می گردد. ج) تغییرات عملکردی (در بعد فردی) تغییر رفتار فردی، به طور قابل ملاحظه ای دشوارتر و وقت گیرتر از دو مرحله پیشین است. د) تغییرات عملکردی (در بعد اجتماعی)، ایجاد تغییر در عملکرد گروهی یا سازمانی، شاید دشوارترین و وقت گیرترین، تغییرات باشد.
در مدل ساختی مدیریت اسلامی، این مراحل تغییر در فرد مدیر کاملاً مدنظر قرار گرفته، و بر این اساس، مراحل مدل شکل گرفته است. به عبارت دیگر، به استثنای مستطیل اول که ویژگیها و ارزشهای اساسی و زیربنایی شخصیت مدل را تشکیل داده و برای تمام مراحل بعدی خود، زیرساخت محسوب می گردد، سایر بخشهای مدل بر اساس مراحل مطروحه، در زمینه ایجاد تغییرات در فرد شکل گرفته است.
د) آموزش و کسب مهارتهای شناختی، زیرساخت و پیش نیاز مهارتهای نگرشی و عملکردی محسوب می گردد؛ لذا ما ابتدا به طور کلی مهارتهای شناختی را به فرد مدیر آموزش می دهیم و سپس، به آموزش و نهادینه کردن مهارتهای نگرشی و عملکردی در بعد فردی و در نهایت مهارتهای نگرشی و عملکردی در بعد اجتماعی در وی می پردازیم.
ه ) یکی از معضلات و مشکلاتی که موجب عقب ماندگی علوم پایه و علوم انسانی در روند پیشرفت، نسبت به علوم فنی و مهندسی گردیده است؛ توجه ناکافی به جنبه های عملیاتی و کاربری نمودن نظریه ها و تئوری ها در این علوم است و دانش صرف، ارزش محدودی دارد؛ مگر اینکه بتوان آن را در وضعیت های موجود به کار برد. در همین راستا آقای التون مایو» علوم را به دو دسته موفق و ناموفق تقسیم بندی نموده است که گروه اول؛ شیمی، فیزیک و فیزیولوژی به این دلیل موفق نامیده می شوند که در تحصیل این علوم، تئوری و عمل هر دو میسر می شود؛ ولی در گروه دوم مانند روانشناسی، جامعه شناسی و علوم ی، برای فرد هیچ گونه امکان تماس نزدیک و مستقیم با حقایق اجتماعی وجود ندارد، او ساعات بی شماری را در کتابخانه صرف می کند و از روی کتابها به یادگیری می پردازد.
روی اصول و قواعد کهنه و قدیمی که با توسعه پی گیر مهارتهای آزمایشی بازبینی و کنترل نشده اند، معادل و هم از اصول و روشهای کلینیکی و آزمایشگاهی مورد ملاحظه قرار می دهد. این موضوع، از جمله نکاتی است که در طراحی این مدل مدنظر قرار گرفته و به مهارتهای عملکردی، توجه خاصی مبذول گردیده است که، آن را به عنوان نتیجه و بازده سایر مراحل در نظر گرفته ایم و علاوه بر آن، بند 7 از مستطیل سوم، با عنوان حل و تحلیل مسائل فردی، سازمانی و بوم شناختی» جهت کسب هر چه بیشتر مهارتهای عملیاتی و کاربردی در این زمینه ارائه گردیده است.

2. اجزا و عناصر مدل ساختی مدیریت اسلامی:

این مدل، به طور کلی از چهار جزء اصلی که به صورت چهار مستطیل نمایش داده شده، تشکیل گردیده است و هر مستطیل نیز، شامل اجزای کوچکتری است که در ذیل به توضیح هر یک از این اجزا می پردازیم.
الف) ویژگیهای فردی: این بخش از مدل، به مجموعه خصوصیات و ویژگیهای فردی مدیر می پردازد، که از آیات و روایات، کتاب آسمانی ما قرآن و اثر ارزشمند حضرت علی(ع)؛ نهج البلاغه استخراج گردیده است، ما نیز، هر یک از موارد را با اشاره به آیات مربوط تشریح می نماییم.
تقوی: تقوی» از نظر لغوی به معنای صیانت و حفاظت است که یکی از بارزترین صفات فرد مسلمان می باشد. مدیر یا مسئولی که نقش خود را با تقوی حفظ نکند، مقام و مسئولیت، برایش نوعی آفت محسوب می گردد؛ زیرا نفس آنگاه که توسط تقوی مهار نشود، قطعاً در خدمت هوی و هوس قرار می گیرد. حضرت علی(ع) می فرماید:

اوصیکم عبادالله بتقوی الله التی هی اد و به المعاذ»
ای بندگان خدا، شما را به تقوی توصیه می کنم، که هم زاد و توشه است و هم پناهگاهی برای نجات انسان»(6)

و من یتق الله یعجل له مخرجاً»
هر کس که تقوای خدا پیشه کند(7)، خداوند برای او راه خروج از مشکلات و سختیها را قرار می دهد.»

والذین اهتدوا زادتهم هدی و آتیهم تقویهم »
و کسانی که هدایت را یافتند، خدا بر هدایتشان افزود و به آنها تقوی عطا فرمود.»

معرفت: شناخت و معرفت در رشد و تعالی انسان، نقش بسزایی خواهد داشت و در فرمایش مولای متقیان می بینیم که حضرت، از طرفی معرفت خدا را بالاترین معرفتها معرفی می کند و از سوی دیگر شناخت و معرفت نفس را نافعترین معارف می داند.

معرفه الله سبحانه اعلی المعارف» معرفت خدای سبحان بلندمرتبه ترین معرفتهاست»
معرفه النفس انفع المعارف» معرفت نفس خود سودمندترین معرفتهاست»

و رسول خدا در ارتباط این دو با هم می فرمایند:
من عرف نفسه، فقد عرف ربه» هر که خود را بشناسد، پروردگار خود را شناخته است.»

سعه صدر: سعه به معنای گشادگی و فراخی و صدر به معنای سینه است، اما نه سینه ظاهری، بلکه مقصود همان روح متعالی بشر است. پس، کسی دارای سعه صدر است که از گشادگی روح و همتی عالی و اندیشه ای بلند برخوردار باشد. سعه صدر موجب دوراندیشی و واقع نگری مدیران و شکیبایی آنان در برابر مشکلات می گردد. حضرت علی(ع) می فرمایند:

آلة الرئاسة، سعة الصدر» ابزار ریاست سعه صدر است»
الم نشرح لک صدرک»(8) آیا ما سینه گشاده به تو ندادیم»


چگونه کسب درآمد دلار در ایران داشته باشم؟

ساعت هوشمند مدل M3

کوچینگ چیست و کوچ کیست؟

مدیریت ,های ,فرد ,مدل ,گردد ,مهارتهای ,است که ,مدیریت بر ,در این ,و در ,می گردد ,ساختی مدیریت اسلامی ,مهارتهای نگرشی عملکردی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بنیاد صیانت از خانواده Rose's notes itepavim آی تی دانلود شفاخانه گروه آموزشی عربی استان سمنان عشق وینکس مشاوره تحصیلی مدارس و دانشگاه ها روغن دنبه conivora